سید احمد علوی، دبیر اندیشکده تدبیر آب ایران
کلهر نیوز: بحران کمآبی برای ایران موضوع تازهای نیست. کمآبی جزو ویژگی همیشگی این سرزمین بوده و خشکسالی پدیده رایج آن است، از داستان خشکسالی و قحطی سهمگین اوایل قرن 19 که بیش از 10 میلیون نفر از پدران و مادران ما را در کام خود فرو برد، هنوز زیاد نگذشته که روح جمعی انسان ایرانی آن را فراموش کند.
برای همین بود که باید هر جا تکه نان خشکی میدیدیم میبوسیدیم و بر میداشتیم و اسراف گناهی نابخشودنی بود. آب و نان تقدس داشتند. سبک زندگی، نوع فعالیت اقتصادی و فرهنگ و آیینها و آداب منبعث از درک ارزشی و وجودی آب توسط انسانی ایرانی بود.
اما در دوران مدرن، به ویژه چهار دهه اخیر، با افزایش جمعیت و گسترش طرحهای توسعه اقتصادی میزان تقاضا برای آب بیشتر شد. در دهههای اول این تقاضا با ورود تکنولوژیهای نوین همچون چاه و سد شادمانه پاسخ داده و بر طبل توسعه بدون توجه به محدودیتها و ظرفیتهای اقلیمی کوبیده شد. با این طرحهای اقتصادی و به پشتوانه درآمدهای نفتی، سطح رفاه کاذبی برای زندگی ایرانی ایجاد شد که متناسب با ظرفیت جغرافیایی کشور و سطح تلاش و میزان کار انسان ایرانی نبود. این سطح رفاه، سبک زندگی مسرفانهای را که با توهم فراوانی آب همراه بود به بار آورد و به مرور، رابطه انسان ایرانی با شرایط و محدویتهای اقلیم خود قطع شد. ابرطرحهای آبی برای تامین آب فعالیتهای اقتصادی که با جانمایی نامناسب و تنها برای تامین منافع گروهی و منطقهای راه اندازی شده بودند، توسعه پیدا کردند و بر صورت طبیعت و سرزمین ایران خراش کشید.
به نظر می رسد برخی دستاندازیها به روال طبیعت ایران ناگزیر و البته دارای توجیه اجتماعی و اقتصادی بود. اما قصه اصلی بیملاحظهبودن انسان ایرانی بود که مدیریت آب را دنبالرو توسعه افسارگسیخته قرار داد و محدودیت آبی طبیعت ایران را با توهم حل مسائل توسط تکنولوژی در نظر نگرفت و هر روز بر گسست رابطه انسان ایرانی با طبیعت ایران دامن زد. نوع نگاه و تفکر مهندسی و فنی برای حل مسائلی که به دلیل تسلط این نوع نگاه بر مسیر توسعه بوجود آمده بود، بر بحران آب افزود و روز به روز بحران گستردهتر شد. همزمان نقشآفرینی دولت در عرصه حکمرانی آب کشور گسترش یافت و سهم نقش بخش خصوصی و جامعه مدنی در سیاستگذاری و مدیریت آب کشور کمرنگ شد. این مسئله با تاکید صرف بر تصمیمگیری و اجرای تصمیمات تنها به پشتوانه رویه سلسله مراتبی و اداری برای مدیریت آب، ضمن ایجاد فضای رانتی و از بین رفتن سرمایههای اجتماعی جامعه، ظرفیتهای تاریخی در مدیریت آب را را هم از بین برد و امروز در صورت تصمیم برای بازبینی نقشها و مسئولیتها و استفاده از ظرفیتهای مدیریت محلی، با ظرفیتهایی که صدمه دیده اند، روبرو هستیم.
آب، مسئلهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و…
بحران آب پیش و بیش از اینکه یک موضوع فنی و مهندسی باشد، یک موضوع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. دلایل اجتماعی و فرهنگی چون افزایش افسارگسیخته جمعیت، مسرفانه شدن سبک زندگی، سطح رفاه کاذب تا دلایل اقتصادی چون مسیر توسعه پرآببر و جانمایی نادرست طرحهای توسعه و مراکز جمعیتی به خاطر تسلط بازار سیاست بر بازار اقتصاد، بسیار بیشتر از دلایل فنی و مهندسی منجر به بحران آب شده است. پیکرههای آبی طبیعت ایران، از تالابها گرفته تا دریاچهها و رودخانهها و آبهای زیرزمینی در وضعیت بسیار نامساعد به سر میبرند، برخی از بین رفته و خشک شده و برخی دیگر از لحاظ کیفی و کمی در شرایط مناسبی نیستند. در چند دهه گذشته، رابطه انسان ایرانی با طبیعت و منابع آب ایران روز به روز بدتر شده است.
برای آب کاری نکنیم، آینده تاریکتر است
پیامدهای حال نامساعد طبیعت ایران در حوزه آب هر روز مشهودتر و عمیقتر می شود و این بدحالی جسم به روان جامعه ایرانی در حال رسوخ کردن است. علاوه بر پیامدهای محیطزیستی که گوشهای از آن اشاره شد، در صورت عدم تغییر رویکرد حاکم بر رویهها و شیوههای مدیریت توسعه و حکمرانی و مدیریت آب کشور، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بحران بسیار جدیتر و مخربتر خواهد بود. به گونهای که ممکن است به زوال تمدنی ایران بیانجامد. از پیامدهای پیدا و پنهان اقتصادی بحران آب میتوان به از بین رفتن سرمایهگذاری عظیم اقتصادی صورت گرفته در گستره سرزمین ایران و بالارفتن ریسک و عدم قطعیت برای سرمایه گذاری های جدید اشاره کرد.
پیش بینی میشود که در آینده مشاغل زیادی به دلیل بحران آب از بین بروند و مشاغل دیگری تولید شوند. استفاده از پتانسیلهای مشاغل نوظهور مستلزم نیروی انسانی ماهر و مهارت دیده است و نیاز به تحول گسترده در نهاد دانشگاه برای پاسخ دادن به نیاز روز کشور به نیروی انسانی را آشکار میکند.
در حوزه اجتماعی بحران آب، هم اکنون پیامدها ظهور کرده یا در حال ظهور است. فروپاشی روستاها در گستره وسیعی از سرزمین ایران، مهاجرت روستاییان به شهرها، گسترش حاشیهنشینی و افزایش آسیبهای اجتماعی در مناطق غیررسمی و حاشیهنشین شهری، تعارضات و نزاعهای آبی مانند آنچه این روزها در خوزستان ویا زایندهرود شاهد هستیم، از زمره پیامدهای اجتماعی بحران آب می باشد.
راه حل برون رفت،گفت و گو است
مطابق آنچه که گفته شد، راهحل عبور از این شرایط تنها با تکیه صرف به افزایش کارایی و استفاده از تکنولوژی و تامین آب بیشتر برای اجرای ابرطرحهای شیرینسازی آب دریا و انتقال آب امکان پذیر نخواهد بود. تشخیص مسئله به عنوان یک مسئلهای پیچیده، بدخیم و تو در تو که تنها از طریق گفتوگو فهم میشود، اولین گام در حل مسئله آب است. باید مردم، خبرگان، دانشگاهیان و سیاستمداران با هم شروع به گفتوگو کنند و گفتوگوهای ملی و محلی برای شناخت مسئله، تشخیص راهکارها و راه اندازی شود. همه در مورد مسیر توسعه، وضعیت طبیعت ایران برای تحمل مسیر توسعه پیشنهادی و نحوه توزیع منابع و منافع و سیاستگذاری های پیشنهادی به گفت و گو بنشینند.
در همین راستا، برای مقابله با بحران آب ناگزیر به استفاده از سازوکارهای اقتصادی و اجتماعی هستیم. در چند دهه گذشته قوانین و مقرارتی تنظیم شده که استفاده از سازوکارهای اقتصادی چون بازار آب را دچار مشکل کرده است. با ایجاد بستر نهادی باید از تمام انگیزههای اقتصادی و اجتماعی در اصلاح مدیریت مصرف آب و اصلاح حکمرانی آب استفاده کنیم.
سید احمد علوی، دبیر اندیشکده تدبیر آب ایران
مطلوب بود