در میان بحران‌های اقلیمی همواره سیل، خشکسالی و زلزله به لحاظ تأثیرگذاری بر ابعاد خرد و کلان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارای اهمیت بسیاری بوده و در این‌ بین وقوع و بروز سیل به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین فرآیندهای تغییردهنده چهره زمین از پدیده‌های مختلف ژئومرفولوژیک تأثیر می‌پذیرد.

سیل‌ سبب از بین رفتن منابع اقتصادی، زیرساخت‌های شهری و روستایی و تلفات جانی شده، اما آنچه در بسیاری موارد دور از ذهن باقی‌مانده و خیلی زود به فراموشی سپرده‌ شده دلایل وقوع چنین بحران‌های اقلیمی است.

توجه به ایجاد زیرساخت‌ها،ساز و کارهای مناسب و برنامه‌ریزی‌های راهبردی برای کاهش مخاطرات جدی اقلیمی امری حیاتی برای هر سرزمینی است. دخل و تصرف‌های انسانی در حوضه‌های آبخیز آن به ‌صورت تغییر کاربری‌های غیراصولی در بستر و حریم رودخانه‌ها، برداشت‌های بی‌رویه مصالح رودخانه‌ای و تخریب پوشش گیاهی، باعث ایجاد نقاط سیل‌خیز با پتانسیل بالا می شود.

آنچه بر لرستان گذشت می‌تواند دوباره بروز کند. در سال های اخیر شاهد از بین رفتن پوشش گیاهی زاگرس و همچنین بهره‌برداری‌های بیش از حد مجاز بوده ایم.

پوشش های جنگلی و مرتعی سدی طبیعی در برابر بارش های پی‌ در پی بوده و از شدت ریزش آنها به درون رودخانه‌ها و محیط‌های شهری و روستایی می‌کاهد، از سوی دیگر در کنار تخریب‌های گسترده تنوع زیستی و عوامل طبیعی می‌توان به نادیده گرفتن اصول توسعه پایدار در احداث پروژه‌های سدسازی و از آن مهم‌تر فراهم کردن شرایط برای توسعه و گسترش کشاورزی‌های غیر اصولی نیز اشاره کرد.

دلایلی همچون ضعیف شدن سیستم نگهدارنده طبیعی مانند بلوط‌های چند هزار ساله که بارها قربانی انتقال خطوط نفت و گاز، جاده‌سازی، سدسازی و احداث معادن گوناگون، بهره‌برداری‌های ناپایدار مورد تخریب و پاکتراشی، آفات و بیماری‌های گوناگون و خشکسالی شده اند اشاره کرد.

باید به قوانین حاکم بر طبیعت بازگشته و زیرساخت‌ها را با هدف کاهش مخاطرات اقلیمی اجرا کرده و در مواردی که ضعف آشکار داریم، پوشش و تدارک لازم را فراهم آوریم چراکه بحران‌های جدی دیگری در راه هستند.

جنگل ها و مراتع در کنترل خسارات باران های سیل آسا، فرسایش خاک، کاهش آلودگی‌ها، رونق صنعت گردشگری نقش بسیار مهمی دارند.

با توجه به باران های سیل آسا در مدت زمان کم وجود جنگل‌ها، پوشش گیاهی و اجرای طرح‌های آبخیزداری باعث می‌شود خسارت‌های سیل کمتر از میزان بارش‌ها باشد. بدون شک بارش باران و افزایش پوشش گیاهی بر کند شدن روند بیابان زایی اثرگذار است.

جنگل‌های بلوط زاگرس نقش ارزنده‌‏ای در تغذیه آب‌های زیر زمینی، پایداری کشاورزی، حفاظت خاک و کنترل سیل دارند. با این‌ وجود، تغییرات اقلیمی از جمله کاهش بارش موجب خشکیدگی بخش قابل توجهی از این منابع ارزشمند شده است و بارندگی بر کند شدن پیشرفت خشکیدگی هزاران هکتار از جنگل های بلوط زاگرس کە بر اثر خشکسالی های پیاپی سال های اخیر اتفاق افتاد، قطعا اثرات چشمگیری دارد.

پس بیایید بە خاطر نجات جان خود و فرزندانمان حافظ و همیار دوستان هزاران ساله خود یعنی بلوط های زاگرس باشیم.

شهناز باپیریان

 

 

 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید :