
تحلیلی جامع از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته در ایران حاکی از کاهش نرخ فرزندآوری بوده و به یکی از چالشهای اساسی کشور تبدیل شده است. آمارها نشانمیدهد نرخ رشد جمعیت ایران از ۳.۹ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۰.۶ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده و تعداد موالید از ۱,۵۷۰,۰۹۶ مورد در سال ۱۳۹۴ به ۱,۰۵۷,۹۴۸ مورد در سال ۱۴۰۲ کاهش یافته که شامل عوامل مختلفی از جمله: عوامل اقتصادی، احتماعی و فرهنگی، ساختاری و ….است
•عوامل اقتصادی مؤثر بر کاهش فرزندآوری
۱. نابسامانیهای اقتصادی و تورم بالا
وضعیت اقتصادی نابسامان و تورم فزاینده (بالای ۴۰ درصد) به عنوان اصلیترین مانع فرزندآوری از سوی مردم شناخته میشود. بسیاری از زوجها معتقدند در شرایط کنونی، فرزندآوری “ظلم در حق فرزند” محسوب میشود . هزینههای سرسامآور مسکن، آموزش، درمان و معیشت، خانوادهها را از تصمیم به فرزندآوری بازمیدارد. به گفته یکی از شهروندان: “بچه بیارم که مثل خودم عقده سفر خوب به دلش بمونه؟” .
۲. ناامنی شغلی و درآمد ناکافی
عدم اطمینان از آینده شغلی و کفایت نداشتن درآمدها برای تأمین هزینههای فرزند از دیگر دلایل مهم است. بررسیها نشان میدهد نگرانی از “تأمین آینده تحصیلی و شغلی فرزندان” و “افزایش مشکلات اقتصادی با آمدن فرزند جدید” در ردههای اول عوامل بازدارنده فرزندآوری قرار دارند . بسیاری از جوانان حتی با داشتن تحصیلات عالی، قادر به تأمین هزینههای اولیه زندگی مشترک نیستند.
۳. سیاستهای حمایتی ناکارآمد
اگرچه دولتها سیاستهای تشویقی مانند وام فرزندآوری، قرعهکشی خودرو و افزایش مبلغ وام ازدواج را اجرا کردهاند، اما به نظر میرسد این اقدامات اثر چندانی در نرخ رشد جمعیت نداشته و هزینه این سیاستها بیش از عایدی آن بوده است . مشوقهای مالی ارائه شده در مقایسه با هزینههای واقعی فرزندپروری ناچیز هستند.
• عوامل اجتماعی و فرهنگی کاهش فرزندآوری
۱. تغییر سبک زندگی و ارزشها
جامعه ایران شاهد تغییرات عمیقی در سبک زندگی و ارزشها بوده است. فردگرایی، رفاهطلبی و تغییر اولویتها از خانواده به سمت اهداف شخصی، تمایل به فرزندآوری را کاهش داده است. همانطور که یکی از جامعهشناسان اشاره میکند: “در گذشته فرزندآوری به عنوان یک سرمایه اقتصادی، معنوی و عاطفی برای خانواده محسوب میشد، اما درحال حاضر… فرزندان خود به عنوان قطب جذب سرمایهها به شمار میروند” .
۲. افزایش سن ازدواج و تأخیر در فرزندآوری
میانگین سن ازدواج در مردان از ۲۵ سال در سال ۱۳۴۵ به ۲۷ سال و در زنان از ۱۸ سال به ۲۴ سال افزایش یافته است . علاوه بر این، فاصله بین ازدواج و تولد اولین فرزند به طور میانگین به ۵ سال رسیده که این امر احتمال تولد فرزندان بعدی را کاهش میدهد . این تأخیرها باعث شده بسیاری از زوجها زمانی به فکر فرزندآوری بیفتند که از نظر بیولوژیکی با محدودیتهایی مواجه هستند.
۳. تغییر نقش و جایگاه زنان
افزایش سطح تحصیلات و اشتغال زنان، تغییراتی در نگرش آنان به فرزندآوری ایجاد کرده است. بسیاری از زنان تحصیلکرده ترجیح میدهند ابتدا به اهداف تحصیلی و شغلی خود برسند و سپس به فکر فرزندآوری باشند. یکی از زنان دانشجو میگوید: “سالها تلاش کردم که بتوانم در رشتهای تحصیل کنم و جزو بهترینهای کشور باشم… بسیاری از زنان با وجود استعدادهای بالا به دلیل فرزندآوری نتوانستند به تحصیل یا شغل مورد علاقه خود بپردازند” .
۴. نگرانیهای تربیتی و فلسفی
افزایش آگاهی عمومی باعث شده والدین با تأمل بیشتری به مسئله فرزندآوری بنگرند. برخی از زوجها با پرسشهای فلسفی مانند “چه پاسخی دربارۀ نقش خودشان در آوردن فرزند به این جهان دارند؟” مواجه هستند . همچنین نگرانی از تربیت صحیح فرزندان در شرایط پیچیده اجتماعی امروز، برخی را از این تصمیم بازمیدارد.
•عوامل ساختاری و قانونی مؤثر
۱. نبود حمایتهای قانونی کافی
با وجود کاهش شدید فرزندآوری، ایران هنوز در زمینه ساختارهای حمایتی خلأ قانونی دارد. حتی در مواردی که قوانینی تصویب شده، با مشکل عدم اجرا مواجه بودهاند . به عنوان مثال، زنان شاغل پس از بازگشت از مرخصی زایمان با کاهش موقعیت شغلی مواجه میشوند .
۲. محدودیتهای حقوقی برای زنان
برخی قوانین مرتبط با زنان مانند حق ولایت مادر بر فرزند، حق انتخاب نوع زایمان، و محدودیتهای دیگر، انگیزه زنان برای فرزندآوری را کاهش داده است. یکی از زنان اشاره میکند: “چرا باید بچه دار بشم وقتی بر اساس قانون صاحب فرزندم نیستم و حتی اسم من در اوراق هویتی او درج نمیشود؟” . اینگونه محدودیتها احساس امنیت و اختیار زنان در تصمیمگیریهای مربوط به فرزندآوری را تحت تأثیر قرار میدهد.
۳. سیاستهای جمعیتی متناقض
ایران در دهههای گذشته شاهد نوسان در سیاستهای جمعیتی بوده است. از تبلیغ “فرزند کمتر، زندگی بهتر” در دهه ۷۰ تا تشویق به افزایش جمعیت در دهه ۹۰، این نوسانات باعث سردرگمی مردم شده است. به گفته یکی از تحلیلگران: “این ذهنیت را برای مردم ایجاد کرده که دغدغۀ اصلی تأمین سرباز است” . این نگاه ابزاری به فرزندآوری، میل طبیعی مردم به داشتن فرزند را تحت تأثیر قرار داده است.
•پیامدهای کاهش فرزندآوری
کاهش نرخ باروری و پیر شدن جمعیت پیامدهای جدی برای کشور خواهد داشت:
– کاهش نیروی کار مولد: پیشبینی میشود تا سال ۱۴۳۰ جمعیت سالمندان به بیش از ۳۰ درصد برسد . این امر بار تکفل را افزایش داده و فشار زیادی بر نظام تأمین اجتماعی وارد میکند.
– تهدید امنیت ملی: کاهش جمعیت جوان میتواند در بلندمدت امنیت ملی را تحت تأثیر قرار دهد.
– چالشهای اقتصادی: کاهش جمعیت فعال میتواند رشد اقتصادی را با مشکل مواجه کند و نوآوری را کاهش دهد.
•نتیجه گیری
برای مقابله با این چالش، اقدامات چندجانبهای لازم است:
۱. اصلاحات اقتصادی: ایجاد ثبات اقتصادی، کنترل تورم و ایجاد اشتغال پایدار میتواند بخشی از نگرانیهای مالی خانوادهها را کاهش دهد.
۲. حمایتهای واقعی از خانوادهها: ارائه مشوقهای مؤثر مانند مسکن ارزانقیمت، بیمههای درمانی جامع، و مرخصیهای زایمان مناسب میتواند کمک کننده باشد.
۳. اصلاح قوانین مرتبط با زنان: بازنگری در قوانینی که حقوق زنان را در خانواده محدود میکند میتواند به افزایش تمایل به فرزندآوری کمک کند.
۴. فرهنگسازی: ارزش خانواده و فرزندآوری از طریق رسانهها و نهادهای آموزشی ترویج داده شود.
نویسنده:سارایی
این خبر را به اشتراک بگذارید :