یادداشت: احسان اسدی
کلهر نیوز: در دنیای امروزه مشاهده می گردد که در اکثر کشورهای پیشرفته جهان هرچیزی بر سر جای خود قرار دارد و همگی راضی و در حال پیشرفت اجتماعی و صنعتی با سرعتی مناسب جهت نیل به سوی اهدافی بزرگتر و مشخص تر در حال حرکت می باشند . اکثر شاغلین در هر حوزه به نحوه کار خود آشنایی داشته و از تمامی امکانات روز جهت بالابردن سطح کیفی و کمی تلاش کرده و از علوم و فنون جدید نیز غافل نبوده و همیشه در حال به روزرسانی خود و کار خویش می باشند .
ولی در کشورهای جهان سوم مشاهده می گردد که این روند با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند و هیچ کاری بر طبق روال و ایده آل خود نیست و انگار در این کشورها هیچکس از کار خود راضی نیست . حتی برای فرد مشخص نشده که با تلاش و توانی که در کار خود می گذارد به چه آینده کاری دست پیدا خواهد کرد و اکثراً توقعاتی بیشتر از عملکرد خود دارند .
یکی از مسائل مهمی که در این موضوع به آن پرداخته خواهد شد نقش جذب و تفکرات قبل از آن می باشد . امروزه مشاهده می گردد که در خیلی از جاها مثلاً کشور عزیزمان ایران ، اهالی روستاها به ادامه تحصیل علاقه بیشتری نسبت به گذشته نشان داده و آقایان و خانمهای سکنه در روستاها با توجه به کمبود امکانات آموزشی در این مناطق و رفت و آمد به شهرها و شهرستانهای بزرگتر از تلاش خود دست بر نداشته و با پرداخت هزینه های گزاف چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ وقت و زمان به ادامه تحصیل پرداخته و پس از گذراندن مدارج عالی به اخذ مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد در رشته هایی با بازار کار نامشخص نائل آمده و پس از گذراندن پروسه ای طولانی تازه متوجه می گردد که بیکار شده اند . با توجه به درگیری روزانه این افراد با کار کشاورزی و دامداری و طاقت فرسا بودن این امور ، اکثر این افراد به رشته های مهندسی در حوزه های غیر از کشاورزی علاقه نشان داده تا اولاً از کشاورزی فارغ آمده و ثانیاً به دنبال تنوع و پیشه ای جدید رفته باشند . افرادی که در شهرها با همین شرایط به ادامه تحصیل مشغول بوده اند با توجه به اینکه از شرایط شهرنشینی و نحوه اشتغال در شهرها آگاهی کامل دارند بیشتر در حوزه های کشاورزی که کمتر به آن علم دارند مشغول به تحصیل و کار می شوند به امید اینکه شاید در آن حوزه بتواند کارآفرینی کنند ، که علاوه بر درآمدزایی برای خود موجبات چرخش هرچه بیشتر اقتصاد جامعه را فراهم آورده باشند غافل از اینکه راه را اشتباه رفته و پس از برخورد با مشکلات این راه احساس طلب کاری از جامعه داشته و تا آخر زندگی با در دست داشتن کاغذی یک برگی حسرت دیگران را می خورند و حتی حاضر به قدم گذاشت در زمینهای کشاورزی نبوده و معمولاً به دنبال کار دفتری در این حوزه می باشند که این امر محال است . حتی مشاهده می گردد که اکثریت فارغ التحصیلان بیکار ، در رشته های کشاورزی می باشند که بیشتر آنها هم از سکنه شهرها می باشد .
تازه دیده شده که این افراد به ناچار و جهت اشتغالزایی در جاهایی مشغول به کار می شوند که بازده ای مناسبی برای آن شغل نداشته و کارایی مناسبی نیز نمی توانند از خود نشان دهند . مثلاً یک فردی با مدرک کشاورزی در تربیت بدنی به کار گرفته شده یا فردی با لیسانس زبان مشغول به دامداری می باشد . جذب این افراد هم حرفه ای نبوده و با توجه به سیستم کارآفرینی در این کشورها افراد مناسب برای شغلهای مرتبط استخدام نشده و بعد از مدتی مشخص می گردد که این فرد از کار خود ناراضی بوده و همچنین خواسته های کارفرمای خود را نیز
نمی تواند برآورده کند و در شرکتهای خصوصی کارفرما به دنبال متخصص آن رشته می باشد که کار را بلد باشد که متأسفانه اکثر این افراد با کار عملی نا آشنا بوده و تجربه خاصی نیز در زمینه های تحصیلی خود ندارند .
بیشتر این افراد قبل از ادامه تحصیل به نیازمندیهای بازار کار در جامعه خود توجه نمی کنند و با توجه به اینکه اکثریت پدرها و مادرهای آنها دارای سواد چندانی نبوده و در حوزه های پایین دستی مشغول به کار می باشند این افراد به تجربه های آنها در مورد کارآفرینی ایمان نداشته و همچنین جای مناسبی برای مشاوره در این زمینه پیدا نمی کنند و معمولاً به صورت تصادفی و با توجه به اندک تجربه ها و دانش خود به خاطر اینکه هنوز وارد جامعه و بازار کار نشده اند اقدام به تصمیم گیری در این زمینه می نمایند غافل از اینکه احتمال زیادی دارد در این راه دچار هزینه های گزافی شوند و آینده خود را ناخواسته تباه نمایند .
پیشنهاد می گردد برای این افرادی که قصد دارند از راه ادامه تحصیل و کسب مدرک کارشناسی تا دکتر ایجاد شغل و درآمد نمایند از همان اوایل کارآفرینی با کسب مهارتهای فنی در حوزه های مربوط به خود مشغول به کار شوند با این روش هم می توانند زودتر به درآمدهای ایده آل برسند هم بازدهی مناسبی داشته و باعث رشد و تولید در کشور خود گردند . آیا عاقلانه است که سی سال درس خوانده و بعد منتظر این بود که در آینده کاری است برای شما که بتوانید امرار معاش کنید .
امروزه با توجه به گریز از عصر کشاورزی و حرکت در عصر صنعت و الکترونیک با وجود تنوع شغل در حوزه خدماتی و صنعتی بهترین راه پیش بینی آینده با توجه به نیازهای جامع و کمک گرفتن از افراد با سواد در حوزه های مختلف و کارآفرینان برتر در صنوف مربوطه می باشد . به نظر شما آیا تفکر هرچه بیشتر در این زمینه عاقلانه تر نیست !!
احسان اسدی مدرس رشته خبرنگاری ، روزنامه نگاری و خبرنویسی مطبوعات و روابط عمومی
این خبر را به اشتراک بگذارید :